شهادت یاس سفید علی ،شقایق پرپر محمدی،مادر پاکی ومهربانی رو به همتون تسلیت میگم

اینک علی جان

میبینم فرشتگان را که بال در بال یکدیگر پرواز می کنند/وتمام فضای آسمان را پر کرده اند

راستی ،علی جان /آیا میبینی آنچه را که من میبینم؟/این جبرییل است که به من سلام میکند...

.واین میکاییل است که سلام می کند....واین ها همه فرشتگان خدایند که به استقبال من آمدند

چه شکوهی وچه عظمتی........ینک علی جان..................به خدا این عزراییل است که به من سلام میکند

به او میگویم:...................بگیر جان مرا،اما با مدارا/خدای من .....به سوی تو می آیم نه به سوی آتش

سلام بابا.....سلام به وعده های راستین تو .....سلام به لبخند شیرین تو ......خداحافط علی....

خدا حافظ حسن.....خداحافظ حسین عزیزم....خداحافظ زینب،دخترک کوچک من....خدا حافظ

سلام مرا به فرزندانمان که تا قیامت به وجود می آیند برسان

*•.¸¸¸.•`¯**•.¸¸¸.•`¯**•.¸¸¸.•`¯**•.¸¸¸.•`¯**•.¸¸¸.•`¯**•.¸¸¸.•`¯**•.¸¸¸.•`¯**•.¸¸¸.•`¯*

یکی از دوستامون(دل های شکسته) تو نظری که دادن دو تا ایراد کاملا درست بهم گرفتن

گفتن که آپای من یکمی طولانیه واکترا غمگینه/خواستم تشکر کنم از ایشون

اینکه چرا آپام طولانیه علت داره/من ماهی یک بار آپ میکنم  دوست دارم تموم حرفایی که دغدغه های ذهنی من وشاید خیلیایه دیگه اس رو بنویسم ونمیخوام چیزی از قلم بیفته....علتای دیگه ای هم داره ولی بخاطراینکه طولانی نشه فعلا همین یکی رو ازمن قبول کنیداما اینکه چرا آپام غمگینه می دونم مشکل کجاست.........مشکل از اینه که من دنیا رو با واقعیتاش میبینم ...شما راست میگی.....خیلی وقتا باید چشم رو بست و به همه چیز خندید.....من حق ندارم کسی رو ناراحت کنم

برای تو مینویسم ای جنوب برای تومینویسم ای خرمشهر .برای تو ای خوزستان مظلوم

لطفا کسایی که حالشو دارن  این قسمت رو  تو ادامه ی مطلب بخونن

×××خدا آزادش کرد×××شما به بندش کشیدید××××

مادر جون سلام(خلاصه ی مطلب)

امروز اومدم یاد قدیما یه سر بزنم به شهرم ....زیاد نمیمونم باید برم

دلم واسه محلمون خیلی تنگ شده/واسه تو...واسه بابا....

واسه طاهره جونم خواهرگلم...راستی چرا طاهره رنگ صورتش زرد شده؟؟؟؟

بمیرم بابا خیلی پیر شده......طاهره هم بزرگ شده اما ای همه چین وچروک چی میکنه رو صورتش.....

پ چرا شوهرش ندادین....../یه دسی بالا بزنین دیگه/زشته بخدا مردم حرف در میارن ها

هنوزم تو ای گرمای خرما پزون لباس سیاه تنت میکنی.....بابا بی خیالش شو

بسه دیگه غصه خوردن/برگردوم به ممد چی بگوم/بگوم هنوزم داری خودخوری میکنی؟؟؟؟؟بخدا اونم راضی نیست

چرا کوچه رو چراغونی نکردید؟؟/

امروز روزسومه ....مگه یادتون رفته......امروز همو روزیه که اون نامردا رو فراری دادیم....میدونی چند تا از بچه ها پرپر شدن تا محاصره رو تونستن بشکنن.......حق دارین شما که ندیدن علی.چطوری گلوله ی مستقیم ار پی جی خورد و تیکه تیکه شد...حمزه که جسدش زیر زنجیر تانکای عراقی له شد....صمد که تو بغل خود مو جون کند و اروم گرفتقاسم که تو اروند غذای کوسه ها شد.....

میبخشی اگه عکس ناراحتتون میکنه

ولی یادمون باشه اینا یه روز رفتن تا.........

تموم امیدمون ای بود که بعد ما خودیا هواتونو دارن

قرار نبود نازک تر از گل بشنوید

چرا هنوز دیوارای خونه هامون خرابه

نخلامون سوخته ان.....فقر وبدبختی بیداد میکنه

ای همه جوونو کدوم بی ناموسی معتاد کرده؟؟؟؟

پشت دیوارایی که هنوزم خون بچه های گردان از روشون پاک نشده.....ای همه سرنگ وآمپول...ریختن که چی....چرا جمع شون نمی کنن؟؟؟

میخوان نمایشگاه بر پا کنن.....از کثافت کاریاشون...از دزدیاشون.....ازبی عرضگی و نامردیشون

آی اونا که حاجی حاجی میکنن به دورتون....ای اونا که سلام صلوات از دهتون نمیفته

آی اونا که حرفتون برو داره...ای اونا که هرسال بوسیدن حجرالاسود وزیارت مقام ابراهیم نصیبتون میشه..میدونین چن تا ابراهیم پشت همین دیوارا

نا جونمردونه کشته شدن؟؟؟؟؟..بیاید و به داد کعبه ی فراموش شده ی شهرتون برسید

بخدا ای دیوارا سجده گاه فرشته ان.....ای دیوارا تقدس دارن